ابزار وبمستر

ترجمه شعر سهراب به عربی (وقت لطیف شن)
وقت لطیف شن


باران
اضلاع فراغت می شست
من با شنهای
مرطوب عزیمت بازی می کردم
و خواب سفرهای منقش می دیدم
من قاتی آزادی شن ها بودم
من دلتنگ بودم
در باغ یک سفره مانوس پهن بود
چیزی وسط سفره شبیه ادراک منور
یک خوشه انگور
روی همه شایبه را پوشید
تعمیر سکوت گیجم کرد
دیدم که درخت هست
وقتی که درخت هست پیداست که باید بود
باید بود
و رد روایت را تا متن سپید دنبال کرد
اما ای یاس ملون
 

ترجمة : حمید كشكولی

كان المطر یغسل أضلاع السكینة،
و ألعب أنا مع رمال الرحیل الودیعة،
كنت أحلم بالرحلات الزاهیة،
أتماهى فی حریة الرمال،
كنت ُ ضجرا،
و سُفرة بهیجة انبسطت ْ فی البستان،
شیء ما یشبه البصیرة المضاءة،
كان یتوسط السُفرة،
عنقود عنب
أسدل ستاره على كل الشطحات،
لقد دوخنی ترمیم الصمت،
فعلمت أن الشجر موجود،
وحین یوجد الشجر فمن الجلی أنه لا بد من أن یوجد،
لا بد من أن یوجد،
لكی یتبع أثر السرد حتى النص الأبیض،
ولكن ماذا عنك أیها الإحباط اللعین؟!!!

من مجموعته الشعریة
Ma hich Ma nigah
( لسنا شیئا، بل الرؤیة)
+درج شده توسط مترجم عربی - دکتر مهدي شاهرخ در چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۸۹و ساعت 18:26|